مصاحبه حامد بیدی با مدیریت ارتباطات

مصاحبه با ماهنامه مدیریت ارتباطات: امضای یک مطالبه، شروع کنشگری است

مصاحبه زیر در شماره ۱۳۵ ماهنامه مدیریت ارتباطات در تاریخ مردادماه ۱۴۰۰ منتشر شده است:

در روزهای اخیر، یکی از بحثهای مهم در کشور بحث «صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی» بوده که در مجلس به بحث و گفت‌وگو گذاشته شده است. درمورد این طرح مخالفت‌های گسترده‌ای در سطح کشور به‌صورت بیانیه و جمع‌آوری امضا توسط گروه‌های مختلف صورت گرفت. کارزار جمع‌آوری امضا برای اعلام مخالفت با طرح محدودسازی اینترنت، که از سوی کمیسیون فرهنگی مجلس تدوین و عرضه شده، از کم‌سابقه‌ترین حرکت‌های جمعی در فضای آنلاین است. به بهانۀ جمع‌آوری حدود یک میلیون امضا در وبسایت کارزار، سراغ «حامد بیدی»، بنیانگذار استارتاپ کارزار رفتیم و درمورد چگونگی کار این پلتفرم با ایشان گفت‌وگو کردیم.

کارزار مدتی بود که بین فعالان اجتماعی شناخته شده بود اما این بار و به بهانه امضا برای مخالفت با طرح صیانت حسابی مورد توجه قرار گرفت. لطفاً کمی درباره کارزار، شکل‌گیری آن و مشکلاتی که وجود داشته بفرمایید.

کارزار و بسایتی است که پروژۀ آن از چهار سال پیش، یعنی سال 1396، بر اساس دغدغه و مسئولیت اجتماعی تیمی که این پروژه را راه‌اندازی کرد شروع شد. نگاه ما برای شروع، نگاه کسب‌وکاری نبود و پروژه برای ما حول مسئولیت اجتماعی معنا پیدا می‌کرد. این دغدغه که شهروندان عادی هیچ روش خشونت‌پرهیزی نداشتند که از طریق آن بتوانند به‌صورت گروهی صدای خود و مطالبۀ خود را به مسئولان برسانند و هیچ روش و ابزاری که به‌صورت متمرکز این کار از طریق آن انجام شود وجود نداشت سبب شد ما این پلتفرم را راه‌اندازی کنیم. در واقع ابزاری که قبل از این برای اعتراض شاهدش بودیم به‌صورت نامتمرکز از طریق شبکه‌های اجتماعی، اعتراضات در خیابان و جلوی سازمان مدنظر یا از طریق طومارهای دست‌نوشتۀ سنتی بود. پس این ایده به ذهن ما رسید و این و بسایت را راه‌اندازی کردیم و دیدیم مورداستقبال و استفاده قرار گرفته است و درخواست‌هایی برای گذاشتن این مطالبات در سایت به ما داده می‌شد که آرام‌آرام این درخواست‌ها اضافه شدند تا اینکه در سال 98 رشد نسبتاً خوبی داشتیم و چند پتیشن (طومار امضا) نسبتاً بزرگ را میزبانی کردیم که از قضا موفق و مؤثر بودند. در همان تابستان سال 1398 ما فیلتر شدیم، که بزرگترین چالش ما بود. ما پیگیری کردیم و کارگروه مصادیق مجرمانه درخواست کرد سایت را ثبت کنیم و مجوز بگیریم که بعد از انجام این کارها، و حدود پنج الی شش ماه فیلترینگ، رفع فیلتر شدیم و با اینکه بازدید سایت در این مدت پایین آمد، در زمان کوتاهی به‌صورت تصاعدی رشد کرد و به چند میلیون کاربر رسیدیم و الان بیش از ده میلیون امضا برای چیزی بیش از پنج هزار مطالبۀ مدنی را میزبانی می‌کنیم.

زمانی که فیلتر شدید، دلیل فیلترینگ را عدم ثبت سایت اعلام کردند؟

دلیل واقعی هیچ‌وقت به ما اعلام نشد. اصلاً سامانه‌ای وجود نداشت که دلیل را به ما اعلام کند. اما به نظر می‌رسد مسئله بیشتر شناسایی مدیران سایت، انگیزۀ آنها و همچنین ثبت در سامانۀ ساماندهی وزارت ارشاد بود. البته ما از ابتدای شروع کارمان در قسمت درباره ما در سایت، خودمان را معرفی کردیم و شماره تماس و آدرسمان را هم گذاشتیم، چراکه کاربران باید به داخلی بودن سایت اعتماد می‌کردند. از اولین مشکلات ما عدم اعتماد و همچنین ترس مردم از احتمال ارتباط این کارزار به رسانه‌های خارج از کشور و ایجاد مشکل بود. به همین دلیل ما این موضوع را در سایت به‌طور کامل توضیح دادیم که این یک پروژه در داخل کشور است و اطلاعات خودمان را نیز در آن گذاشتیم. اما به نظر می‌رسد به جمع‌بندی برای فیلتر سایت ما رسیده بودند و طبق صحبتی که صورت گرفت مسئلۀ اصلی شناسایی افراد پشت پروژه برای آنها بود و چون در ساماندهی هم ثبت نکرده بودیم ابلاغیه هم به دستمان نمی‌رسید، اما از زمان ثبت در سامانه حمایت کارگروه را داشتیم. چراکه ما در این چند سال فشارها و تهدیدهای زیادی داشتیم، از یک ادارۀ کوچک در شهرستان تا مدیران میانی و سطوح بالاتر کشور. خوشبختانه در این مدت اتفاقی که می‌افتاد ارجاع این شکایات به اقدام از طریق مراجع قضایی و سامانۀ مصادیق مجرمانه بود.

تا الان از شما شکایتی شده است که ثبت قضایی شود؟

بله، موارد مختلفی بوده است. مواردی بوده است که منجر به مراجعه به شورای حل اختلاف و دریافت حکم حذف محتوای کارزار خاصی شده است و در مواردی از طریق نهادها شکایت‌هایی شده است. ما در «دادسرای رسانه و فناوری اطلاعات» و در «دادسرای فرهنگ رسانه» پرونده‌هایی داشتیم که از ما توسط پلیس فتا و یک نهاد دیگر شکایت شده بود که خوشبختانه قاضی‌های پرونده درک خوبی از مفهوم پلتفرم داشتند و با توضیحات و مدارکی که عرضه کردیم این پرونده‌ها مختومه اعلام شدند و تا الان علی‌رغم همۀ سنگ‌اندازی‌ها کسی موفق نشده جلوی کار ما را بگیرد.

کار وب‌سایت شما منحصر به جمع‌آوری امضاست یا پیگیری حقوقی بعد از جمع‌آوری امضاها نیز دارد؟

اصلی‌ترین کار و جنس کار ما جمع‌آوری امضاست و اساساً مأموریت خودمان را ترویج فرهنگ مطالبه‌گری با استفاده از جمع‌آوری امضا تعریف کرده‌ایم. در دنیا پلتفرم‌های پتیشن یا جمع‌آوری امضا صرفاً در حوزۀ افکارعمومی و رسانه فعالیت می‌کنند. کار پلتفرم‌های پتیشن این نیست که از نظر حقوقی فعالیتی انجام دهند. در ایران، به دلیل توقعات شهروندان و بومی کردن سازوکار جمع‌آوری امضا، سرویس ثبت رسمی در دبیرخانۀ نهادهای مخاطب را نیز اضافه کرده‌ایم؛ به این معنا که کارزارهایی که امضاهایشان جمع‌آوری می‌شوند متن مطالبه به همراه نامه‌ای که از طرف ما به‌معنای تأیید امضاها و گزارش‌هاست توسط تیم ما به‌صورت رایگان در دبیرخانۀ نهاد مذکور ثبت می‌شود. علتش این است که ما فکر کردیم از طریق افکارعمومی و رسانه مطالبه‌ای را پیگیری می‌کنیم که شاید نتوانیم پاسخ درستی دریافت کنیم، چراکه مسئولان معمولاً پاسخ‌هایشان را روی یک درخواست ثبت‌شده می‌دهند و برای اینکه فرایند تسهیل شود این درخواست‌ها را ثبت رسمی می‌کنیم و خوشبختانه پاسخ‌های زیادی نیز در جواب نامه‌هایمان دریافت کرده‌ایم.

با توجه به صحبتتان درمورد هدف این پلتفرم و آگاهی‌بخشی به مردم از طریق رسانه، شما تیم و گروه متخصصی در این حوزه دارید؟

ما تیمی از خبرنگاران و کارشناسان رسانه داریم که در بخش پوشش رسانه‌ای کمک و اخباری را برای رسانه‌ها تنظیم می‌کنند و سوژه‌های داغ را در اختیار خبرنگاران قرار می‌دهند و همچنین پیگیری‌ها و مصاحبه‌هایی که با نماینده‌های مجلس در این حوزه می‌شود و خروجی‌شان را به‌صورت اظهارنظر مسئولان منتشر می‌کنیم. بنابراین از سه طریق پیگیری موازی؛ یعنی ثبت رسمی مطالبات، آگاه‌سازی افکارعمومی از طریق رسانه‌ها و همچنین پیگیری اظهارنظر مسئولان در این حوزه فعالیت می‌کنیم. اما تأکید می‌کنم که کارکرد اصلی پتیشن‌ها در تمام دنیا جلب‌توجه افکارعمومی و جلب‌توجه رسانه‌هاست؛ یعنی در مرحلۀ اول، نقش اصلی آن آگاهی‌بخشی و حساس کردن افکارعمومی در آن حوزۀ خاص و طرح بحث و گفت‌وگو درمورد موضوع برای زنده نگه داشتن پویش مربوط به مطالبه است. بنابراین زمین بازی ما افکارعمومی و رسانه است، اما در کنار این مسیر پیگیری و ثبت رسمی را هم داریم که مؤثرتر واقع شود.

به نظر شما، صرف امضا جمع کردن، با توجه به شرایط ایران شانس موفقیت این کار چقدر است؟

اساساً دو بحث وجود دارد: بحث اول این است که ما برای رسیدن به جامعۀ دموکراتیک به چنین ابزارهایی نیاز داریم. شهروندان برای کنشگری اجتماعی نیاز دارند در دست‌شان ابزارهای مختلفی داشته باشند که یکی از آن‌ها پتیشن و جمع‌آوری امضاست. قطعاً ده‌ها روش دیگر برای مطالبه‌گری و کنشگری مدنی وجود دارند. بنابراین برای رسیدن به جامعۀ دموکراتیک به چنین ساختارهای مدنی‌ای نیاز داریم تا بتوانند مطالبات را به مسئولان منتقل کنند. بحث دوم، تأثیرگذاری در کشور ماست. در این مورد می‌شود به گذشتۀ نه‌چندان طولانی این پلتفرم نگاه کرد. در همین زمان کوتاه، شهروندان از طریق کارزارهایی قابل توجه توانسته‌اند مطالباتشان را به گوش مسئولان برسانند و تعدادی صرفاً به‌واسطۀ همین کارزارها موفق شدند و به نتیجه رسیدند. تعدادی از کارزارها، در کنار بقیۀ روش‌های مطالبه‌گری، مؤثر بوده و موفق شده‌اند. بسیاری از این کارزارها به هر حال مؤثر بوده و آگاهی‌بخشی داشته‌اند. مثلاً در حوزۀ حقوق شهروندی وقتی مطالبه‌ای مطرح می‌شود صدها هزار بار توسط مردم به اشتراک گذاشته و خوانده می‌شود. پس جدای از اینکه مسئولان جواب می‌دهند یا درخواست ما به تغییری منجر می‌شود یا نه، ما با یک ابزار مدنی برای آگاهی‌بخشی به مردم روبه‌رو هستیم. بنابراین، به نظر بنده، علاوه بر اینکه این پلتفرم در ایران موفق بوده و حتی منجر به تغییر مصوباتی در مجلس شده یا در مواردی به‌واسطۀ این پتیشن‌ها جلوی تخریب آثار تاریخی و محیط‌زیست گرفته شده است، در اصلی‌ترین کارکرد این پتیشن‌ها، یعنی آگاهی‌بخشی، بسیار موفق بوده است.

شما هنگام بررسی درخواست‌هایی که برای ایجاد کارزار در پلتفر متان داده می‌شود چه نکاتی را در نظر می‌گیرید؟ و محدودیت خاصی نظیر سیاسی بودن یک درخواست برای قرار دادن آن روی پلتفرم کارزار دارید؟

کارزارها ابتدا بررسی می‌شوند. علاوه بر بررسی درخواست‌ها، در ویراستاری و گاه تکمیل ارجاعات حقوقی برای قابل‌دفاع‌تر کردن مطالبات، به نویسندگان کمک می‌کنیم. به هر حال زمانی که به بهانۀ یک متن، چند ده هزار امضا جمع می‌شود، بایستی حداقل‌های لازم را داشته باشد. اما معیار ما برای تأیید کردن، دو چیز است: یک، توهین، و دو، افترا و تهمت. به این معنا متنی را که الفاظ توهین‌آمیز نسبت به یک شخص یا سازمان داشته باشد یا اتهامی را که ثابت نشده باشد به شخص یا سازمانی وارد کند منتشر نخواهیم کرد. ما قانونی گذاشته‌ایم مبنی بر اینکه شخص نویسنده حتماً باید با نام واقعی و مشخصات خودش کارزار را ثبت کند و ما این اطلاعات را منتشر خواهیم کرد؛ یعنی ما نویسندۀ ناشناس نداریم. خود این مسئله سبب شده است شهروندی که کارزار را ثبت می‌کند حواسش به تبعات سیاسی امنیتی آن نیز باشد. در نتیجه، به دلیل این قوانین، محدودیتی برای کارزارهای سیاسی نداریم و نیاز به حذف مطالبه یا کارزاری به‌خاطر سیاسی بودن نداشته‌ایم، چراکه معمولاً خود شهروندان ملاحظات لازم را دارند و متون را به‌صورتی می‌نویسند که احیاناً مسئله‌ای ایجاد نشود.

برای مخالفت با طرح «صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی» در وبسایت شما امضا جمع شد و کارزاری به راه افتاد. درمورد این کارزار توضیح بدهید. آیا بعد از آن پیگیری‌ای صورت گرفته است؟ این پیگیری‌ها به چه صورت بوده؟

این کارزار نه‌فقط در طول فعالیت ما بزرگترین کارزارمان بود و بیشترین امضا را جمع کرد، بلکه بزر گترین پتیشن [مطالبه‌گری] به زبان فارسی نیز بود و بیشتر از نهصد هزار امضا جمع شد. درمورد این کارزار اتفاقات مثبت زیادی افتاد؛ یعنی علاوه بر هدف اصلی ما، یعنی آگاهی‌بخشی که به‌واسطۀ یک میلیون امضا به‌شکلی وسیع اتفاق افتاد، حول محور این کارزار بخش نهادهای مدنی که اشاره کردم همکاری بسیار خوبی داشتند. انجمن‌ها، اصناف و گروه‌های مختلف عطف به این کارزار بیانیه صادر کردند. پنجاه شرکت استارتاپی بیانیۀ مشترک دادند، شامل شرکت‌های استارتاپی بزرگ که از این کارزار حمایت کردند. علاوه بر این، بیشتر از 250 و بسایت بزرگ و کوچک، نوار حمایت از این کارزار را روی سایت‌شان قرار دادند و علاوه بر مخالفت با این طرح از کاربرانشان خواستند در کارزار شرکت کنند. این اتفاقات و چنین هم‌گرایی وسیعی در بین شرکت‌های تجاری و سازمان‌های مردم‌نهاد و شهروندان بی‌سابقه بود. ما طبق سازوکار خودمان از این کارزار حمایت کردیم و نامۀ مربوط به مطالبۀ آن را برای در مجلس ثبت رسمی کردیم. همچنین این نامه را از طریق دوستان دیگر نیز به دست آقای «قالیباف» رساندیم. همکارانم هم با سایر نماینده‌های مجلس برای گرفتن مصاحبه و توضیح تبعات تصویب این طرح تماس‌های متعددی گرفتند. تا اینجا که ما هستیم، از نظر کارکرد اصلی پتیشن، یعنی آگاهی‌بخشی، اتفاق بی‌سابقه‌ای رخ داده است که هم سمن‌ها، هم شرکت‌ها و هم رسانه‌ها به این کارزار پرداختند. بنابراین در حوزۀ افکارعمومی و رسانه بسیار موفق عمل کرده است. از جنبۀ حقوقی و تأثیرگذاری آن جهت عدم تصویب نیز تلطیف شدن لحن و فضای مسئولان را شاهد هستیم و بارها تأکید شده است که این طرح اصلی نیست، قرار است اصلاح شود و در کمیسیون با حضور کارشناسان بازنگری شود، خیلی از بندهای آن حذف خواهد شد. تغییر در فضا نتیجۀ تأثیری است که این کارزار در جامعه داشته است. البته این کارزار به کارش ادامه خواهد داد و هنوز فعال است و روزانه هفتاد الی هشتاد هزار امضا به آن اضافه می‌شود و به‌طور کلی پویش فعالی باقی مانده است.

به نظر شما چنین کارهایی مصداق مبارزه زیرلحافی نیست؟

شهروندان برای داشتن کنشگری مؤثر به ابزارهای متعددی نیاز دارند. کارزار یا جمع‌آوری امضا جایگزین هیچ روش دیگری نیست به این معنا که شهروند یک مطالبه را امضا کند و دیگر کاری انجام ندهد؛ یعنی تصور کند به‌واسطۀ امضای یک مطالبه کارش را انجام داده و تمام شده است. بلکه امضای یک مطالبه، شروع کنشگری یک شهروند برای ایجاد تغییر در جامعه از طریق اشتراک‌گذاری آن، حرف زدن درباره آن و… است. بنابراین، جمع‌آوری امضا جایگزین سایر روش‌ها نیست. بسیاری نقد وارد می‌کنند که این روش Slacktivism یا همان مبارزۀ زیرلحافی را ترویج می‌کند، به این معنا که آدمها در خانه با امضای یک مطالبه تصور می‌کنند کنشگری یا مبارزه‌ای انجام داده‌اند. این حرف درست است اما ما تمام تلاشمان را کرده‌ایم که با همراهی سمن‌ها، رسانه‌ها و سایر بازیگران جامعۀ مدنی، این پویش‌ها را به سطح جامعه بکشانیم و به فضای مجازی و اینترنت محدود نماند.


منتشر شده در تاریخ

در موضوع

,

توسط

درباره اینها هم بخوانید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *