گفتگوی زیر در شهریور ۱۴۰۱ در پی اختلالات گسترده در اینترنت و به خصوص اینستاگرام توسط مجله آنلاین تکراتو انجام شد و ششم مهرماه در این وبسایت منتشر شده است. زحمت این مصاحبه با حانیه محبزادگان (خبرنگار تکراتو) بوده است.
در ماههای اخیر اختلالات شبکه اینترنت به حدی شدهاست که برخی از کاربران و کسب و کارهای اینترنتی با مشکلات بسیار جدی و در بعضی موارد با خسارتهای جبران ناپذیری مواجه شدهاند. هرچند هنور پاسخ روشنی از دلیل این اختلالات در دسترس نیست، اما گمانهزنیهایی انگشت اتهام را به سوی طراحان طرح صیانت اشاره گرفتهاست. حامد بیدی مدیرعامل کارزار و از فعالان حق دسترسی آزاد به اینترنت، در مصاحبهی اختصاصی با تکراتو از فرضیههای کارشناسان فعال در این حوزه میگوید.
اختلالات شبکه اینترنت محدود به طرح صیانت نیست!
حامد بیدی از فعالان کارزار مبارزه با اختلالات گسترده در اینترنت، در پاسخ به این سوال که پس از اخبار رفع فیلتر موتور جستجوی یاندکس، آتش گرفتن دکل های مخابراتی و اختلالات شبکه اینترنت تا چه حد به احتمال اجرایی شدن طرح صیانت نزدیک هستیم، گفت:
«در حال حاضر ما تقریبا هر هفته شاهد اتفاقهای جدید در زمینه اینترنت هستیم که اغلب از جنس فاجعه هستند. به دلیل تعدد این رخدادها، گاهی فرصتی برای تعقل و تامل زیاد بر روی این مسائل و بررسی آنها از سوی کارشناسان نیست. اما در پاسخ به سوال شما که این اتقافات تا چه حد احتمال اجرایی شدن طرح صیانت را در خود دارد، لازم است نکتهای مهمی را خاطرنشان شوم. طرح صیانت به عنوان یک طرح در مجلس شورای اسلامی مسکوت گذاشته شده و اعتراضات گستردهی مردمی موفق به توقف این طرح در حال حاضر شده است.
اما حواسمان باشد که برنامهریزی کلی برای حمکرانی اینترنت پابرجاست و توسط افرادی که در سطوح بالا ما به عنوان صیانتگران از آنها یاد میکنیم، تصمیم گیری شده است. این حکمرانی محدود به طرح صیانت نبوده و نیست. طرح صیانت صرفا در حال پیشروی یکی از مسیرهایی بود که برخی از اهداف صیانتگران را تسهیل میکرد.»
«لذا این اهداف محدود به طرح صیانت نبود و نیست. در توضیح این مساله باید بگویم که چندین استراتژی برای حکمرانی و تسلط شبکه اینترنتی وجود دارد. بنابراین بهتر است به جای صحبت از طرح صیانت، در مورد مصوبات شورای عالی فضای مجازی، رویکرد دولت نسبت به اینترنت و نگاه امنیتی نسبت به حکمرانی اینترنت، صحبت کنیم. هرچند در طرح صیانت نیز این موضوعات بودند. اما میتوان گفت اتفاقاتی که در حال حاضر در حال روی دادن است، بسیار فراتر، گستردهتر و غیرشفافتر از طرح صیانت است. کارشناسان اتفاقاتی فاجعهبارتر از طرح صیانتی که در مجلس مسکوت شده است را پیشبینی میکنند.»
رویکرد پوپولیستی، کارشناسان فنی را قانع نمیکند
در ادامهی گفتگو نظر حامد بیدی را در مورد واکنش اخیر وزیر محترم ارتباطات به اختلالات اینترنت و البته اعلام این که فعالان و مخالفین طرح صیانت در این اختلالات دست دارند، پرسیدیم:
«متاسفانه مجموعهی وزارت ارتباطات تصمیم بر پاسخگویی کارشناسانه و فنی ندارد و تا کنون هر پاسخ و واکنشی که دیدیم، نهایت از جنس ترفندهای روابط عمومی بوده است، نه توضیحات کارشناسانه و فنی. شخص وزیر محترم نیز، پاسخهایی مبتدی، سطحی و گاه سیاسی به جای پاسخهایی فنی و کارشناسانه ارائه میدهند. ما بارها در جلسات متعدد در رسانههای مختلف، از مسئولین وزارت ارتباطات، مسئولین شرکت زیرساخت و سایر بازیگران این حوزه دعوت کردیم تا پاسخ فنی و تخصصی و دقیق به سوالات کارشناسان فنی بدهند.»
بیدی ادامه داد: «زیرا کارشناسان فنی به پاسخهایی دقیقتر و علمیتر از آن دسته از پاسخها مانند ”دلیل دیر آپلود شدن تصاویر، کیفیت بالای دوربینهای گوشی است، یا توقع مردم از اینترنت بالا رفته است،” برای قانع شدن نیاز دارند. کارشناسان منتقد، نقدهایی دقیق و فنی دارند که شواهد بسیار خطرناک و فاجعهباری را نشان میدهد. کسی تا کنون این نقدهای دقیق را با دلایل فنی و دقیق پاسخ ندادهاست. بحث ما، یک بحث دقیق و فنی است نه یک بحث سیاسی یا یک بحثی که صرفا در حوزه اقناع افکار عمومی باشد که بتوان با رویکرد و ابزارهای پوپولیستی به آن پاسخ داد.»
اهداف مبهم اختلالات در پلتفرم اینستاگرام
در ادامهی گفتگو از حامد بیدی به عنوان کنشگر مبارزه با اختلالات گسترده در اینترنت پرسیدیم که اختلال عمدی چندوقت اخیر در دسترسی به اینستاگرام از سوی دولت با چه هدفی دنبال میشود. نظر ایشان در این مورد را بخوانید:
«در این رابطه شواهد مختلفی از سوی کارشناسان مطرح شده است که تفسیر این شواهد میتواند به شکلهای مختلفی صورت بگیرد. اما با توجه به عدم شفافیت و پاسخگو بودن دولت ما نمیتوانیم روی هیچچیزی با اطمینان کامل صحبت کنیم. شواهد تفسیرهایی از این دست نشان میدهد که یک سقف مصرف برای پهنای باند اینستاگرام در نظر گرفته شده، به این معنا که این پلتفرم برای مثال در ساعات پیک، از یک درصدی بیشتر از پهنای باند کشور را نتواند مصرف کند. در نتیجه این موجب اختلالاتی در ساعات پیک، خصوصا شبها در اینستاگرام میگردد. نکتهی بعدی که از شواهد برمیآید، اختلالاتی است که بر روی ارسال و دریافت دادهها، به خصوص دادههای رمزنگاری شده، که به تبع دادههای اینستاگرام نیز از این دست است، صورت میگیرد.»
وی افزود: «به نظر میرسد که اهدافی مانند شنود اطلاعات و یا فیلترینگ هوشمند در کمین باشد. اما هر چه که هست ما رد پاهایی از یک اختلال تعمدی سیستماتیک در اینستاگرام را شاهدیم و این مساله با دادههای علمی و فنی اثبات شده است. لذا پاسخهایی از آن دست که پیشتر به آن اشاره کردیم، کاملا اشتباه است. بلکه ما شواهدی را در اختیار داریم که این اختلالات شبکه اینترنت به صورت تعمدی در حال اجراست. اما در مورد اهداف پشت این اختلالات فرضیههای گوناگونی وجود دارد.»
اینترنت ملی، ترکیبی متناقض!
در عصر تکنولوژی که تقریبا همهچیز بر پایهی وجود اینترنت رخ میدهد و ارتباطات و مبادلات دیتا از این طریق ممکن است، ملی شدن اینترنت قدم بزرگی در جهت منزوی شدن مردم ایران خواهد بود. بیدی در مورد اقداماتی که میتوان در جهت جلوگیری از این اتفاق انجام داد، تصریح کرد:
«اجازه بدهید که ما از اینترنت ملی و ملی شدن اینترنت صحبت نکنیم، زیرا این یک ترکیب تناقضآمیز است که از نظر فنی کاملا اشتباه است. اینترنت یک شبکهی درهمتنیدهی بینالمللی است که به صورت نا متمرکز شکل گرفتهاست و نمیتواند ملی باشد. برای آشنایی بیشتر با رویکرد مسئولین، شما را به یکی از آخرین صحبتهای آقای مهدی سالم که در کلابهاوس کارزار پیش از معزول شدن مطرح کردند ارجاع میدهم: ایشان فرمودند که ما به دنبال یک شبکهی ملی اطلاعات هستیم که بتواند ارتباطات پایدار را با سرعت و کیفیت بالاتر در پنهای باند بالا و البته قیمت مناسب درون کشور ایجاد کند، و اینترنت تنها یکی از سرویسهایی است که بر روی این شبکهی ملی اطلاعات سوار خواهد شد.
این نقل قول به خوبی نشاندهنده آن است که نگاه دولت به اینترنت، نسبت به شبکهی ملی اطلاعات و تبادل اطلاعات یک نگاه فرعی است. در واقع مسئولین اصل را بر یک شبکهی ملی ارتباطات میدانند که یک شبکهی داخلی است که ارتباطات کاربر به کاربر و یا کاربر به سرور را درون کشور تسهیل و با کیفیت میکند. اما اینترنت یکی از سرویسهایی است که ممکن است با محدودیتها و فیلترینگ یا در زمانهای مختلف و یا حتی برای دستهی مختلفی در اختیار قرار داده شود. بنابراین اینترنت را اصل نمیدانند و شبکهی ملی اطلاعات را به عنوان بستری که باید تجارت و ارتباطات و فعالیت مردم در آن صورت بگیرد، اصل در نظر میگیرند.»
این فعال حق دسترسی به اینترنت، چنین ادامه داد: «با توجه به این رویکرد متوجه میشویم که به هیچوجه اولویت دولت و سیاستگذاران، توسعهی ارتباطات جهانی کسب و کارهای ایرانی و همچنین حضور فعال مردم و شهروندان ایرانی در پلتفرمهای بینالمللی نیست. بلکه دنیای ایدهآل و آرمان آنها ایجاد شبکهای داخلی است که تمام مردم و کسب و کارها در آن فعالیت کنند و هرگونه ارتباط با خارج از کشور تحت کنترل و شنود و رصد باشد و تنها برای برخی از شهروندان ممکن باشد. به تبع این امکان ارتباط بینالمللی لزوما هم نباید ارزان و در دسترس و سریع باشد. بلکه چیزی که اولویت دولت است و در مصوبات و برنامهریزیهای شورای عالی بر آن تاکید شدهاست، سرعت و کیفیت و تسهیل دسترسی به شبکهی ملی ارتباطات است که محدود به ارتباطات داخلی کسبوکارها و مردم خواهد بود.»
آیا موفقیت پلتفرمهای ایرانی در گرو تحریم پلتفرمهای خارجی است؟
در ایران انبوهی از کسب و کارهای خرد از اینستاگرام برای ارتباط با مشتریان خود استفاده میکنند و طبق تخمینها تا 30 هزار میلیارد تومان حجم مبادلات دارند. این پتانسیل اقتصادی به چه دلیل در اولویتهای دولت نیست؟ بیدی پاسخ میدهد:
«برای آن که به درک بهتری از ذهنیت مسئولان و آنچه در سرشان میگذرد برسیم، باید این را در نظر بگیریم که جهان آرمانی آنلاین و یا به تفسیر خود مسئولین فضای مجازی پاک، از نظر مسئولان یک شبکه ملی اطلاعات در حوزهی زیر ساخت است که بر روی آن پلتفرمها خدمات بومی کنترل شده و مدیریت شدهای را میتوانند ارائه دهند».
«بنابراین اگر احساس میکنید که هیچ اهمیتی از سمت مسئولان به این میزان حجم و مثلا 30 هزار میلیارد تومان پتانسیل اقتصادی اینستاگرام رخ نمیدهد، به آن دلیل است که معتقد هستند که میشود با ترفندهایی این حجم از مبادلات را به پلتفرمهای مشابه داخلی منتقل کرد. پیش از این نیز شاهد تلاشها و البته تجربیات شکست خورده در این زمینه بودیم. اما کماکان ایدهآل و نقطهی هدف این است که بتوانند این حجم از مبادلات اقتصادی را به پلتفرمهای داخلی انتفال دهند و معتقدند که در صورت این انتقال، با کیفیت بالاتر و حجم بالاتر این تبادلات صورت میگیرد.»
مدیرعامل کارزار ادامه داد: «بخشی از این نگاه، نگاه اشتباهی نیست. کما این که ما در حال حاضر پلتفرمهای داخلی داریم که در حوزه تجاری موفقیتهای بسیار بزرگی کسب کردند و اعتماد مردم را نیز جلب کردند. اما ایجاد انحصار این زمینه برای پلتفرمهای داخلی و بستن نمونههای خارجی و محدود کردن آن چه به واسطهی تحریمها و فناتحریمها و چه به واسطهی فیلترینگ که ما با هر سه این مواجه هستیم، قطعا منجر به شکست خواهد بود. کما این که ما مشابه این سیاستگذاری را در حوزهی خودروسازی، لوازم خانگی و رسانهای دیدیم و میدانیم که این مسیر به هیچوجه منجر به محصول با کیفیت و تجربهی کاربری خوب نخواهد شد. این راهی است که ما بارها و بارها در سایر حوزهها در صنعت طی کردیم و شکست خوردیم و حالا متاسفانه همین نگاه در ذهن دوستان است که در حوزهی اینترنت نیز پیشروی کند.»
منبع: تکراتو
دیدگاهتان را بنویسید