یادداشت حامد بیدی، کنشگر حق دسترسی به اینترنت

یادداشتم در روزنامه هم‌میهن: همه با هم، در مقابل کلیک‏‌های کاربر ایرانی!

این یادداشت در شماره ۲۵۲ روزنامه هم‌میهن در تاریخ ۲۴ خردادماه ۱۴۰۲ منتشر شده است.

وضعیت «کاربر ایرانی»، وضعیتی عجیب و پیچیده است. او روی هرچیزی در اینترنت کلیک می‌کند، ممکن است با انبوهی از موانع برای دیدن نتیجه کلیک‌اش مواجه شود. اگر شانس بیاورد و رئیس سازمان سنجش، شرکت زیرساخت مخابرات، دیتاسنترهای بدون پشتیبان برق و وضع امنیتی مملکت اجازه بدهد، اینترنت‌اش وصل خواهد بود. اما این اصلا دلیل نمی‌شود که بتواند نتیجه کلیک‌اش را ببیند. بسیاری از کلیک‌ها غیرمجاز هستند و خیلی سریع به بن‌بست می‌خورند. البته قبلا این بن‌بست در قالب صفحه رنگین «پیوندها»، دریچه‌ای به کلیک‌های مجاز می‌گشود شاید کاربر ایرانی به راه راست هدایت شود. اما حالا دیگر خبری از این صفحه هدایتگر هم نیست و کلیک شما به‌شکل معناداری به سیاه‌چاله‌ای از عدم‌پاسخ ازسمت سرور سقوط می‌کند و چشمان شما همینطور خیره به آیکن لودینگ می‌ماند. البته دامنه غیرمجاز شناخته‌شدن کلیک‌ها این روزها دیگر به‌حدی شده که حتی از نتایج یک جست‌وجوی ساده در گوگل، مثلا در بخش اخبار یا تصاویر، بیش از نیمی از نتایج را نمی‌توانید ببینید. همینطور از آنجا که کاربر ایرانی بلوغ کافی برای دیدن هر محتوایی حتی در گوگل را ندارد، مسئولان لطف کرده‌اند و Safe Search گوگل را به‌صورت پیش‌فرض برایش فعال کرده‌اند تا مثل سایر کودکان جهان خدایی‌ناکرده چشم‌اش به محتواهای خشن یا برهنه در نتایج جست‌وجو نیفتد! پزشک هستید؟ خبرنگار حوادث هستید؟ پس بهتر است فیلترشکن خود را مثل میلیون‌ها ایرانی دیگر روشن کنید!

موش و گربه‌بازی فیلترشکن‌ها خود داستان دیگری است. هر روز مسئولان دلسوز تلاش می‌کنند آی‌پی‌ها، پروتکل‌ها و پورت‌های بیشتری را رصد و مسدود کنند و هرروز نخبگان مملکت بخشی از وقت‌شان را برای یافتن راه‌های جدید دورزدن فیلترینگ هدر می‌دهند. خوشبختانه البته تا اینجای کار برنده این بازی موش و گربه، کاربر ایرانی بوده که در هرشرایطی توانسته این صخره سخت را دور بزند و راهی از کنارش پیدا کند. البته که برنده دیگر این ماجرا، مافیای عظیم فروش فیلترشکن با گردش مالی هزاران میلیاردی بوده است.

طبیعتا اگر شانس یار باشد و هیچ‌کدام از مشکلات فوق بر سر راه سبز نشوند، درنهایت کلیک «کاربر ایرانی» می‌رود که به دنیای آزاد وصل شود و به مقصد برسد. اما اشتباه نکنید! «دنیای آزاد» هم استفاده از بعضی خدمات را در صلاحیت کاربر نگون‌بخت ایرانی نمی‌بیند و ممکن است با انواعی از پیام‌هایی مواجه شوید که مستقیم یا غیرمستقیم به تحریم کشور شما اشاره می‌کند. بعضی محترمانه می‌گویند، نمی‌توانند به شما خدمات بدهند و این تمام چیزی است که می‌دانند. بعضی نام کشور باشکوه ایران را کنار نام‌های کره شمالی، کوبا و سوریه می‌آورند و بعضی مثل همین حضرت گوگل، حتی همین توضیح را هم نمی‌دهند و یک خطای ۴۰۳ خشک و خالی را پرت می‌کنند به صورت کاربر ایرانی. شاید تصورشان این است که کاربر ایرانی پس از اینکه در تظاهراتی رسمی چند مرگ بر آمریکا و مرگ بر انگلیس گفته، آمده پای لپ‌تاپ‌اش نشسته تا با گوگل آنالیتیکس یا عکس‌های وب‌سایت Freepik بمب‌هسته‌ای بسازد و تل‌آویو را هدف بگیرد!

حالا تصور کنید کاربر موردنظر یک کارآفرین اهل فن و اهل دلی باشد که استارت‌آپی راه‌اندازی کرده که ازقضا کاربران زیادی هم دارد و دیوانه‌وار خود را در برابر هفت‌خان عجیب‌وغریب قرار داده است. از دیو هفت‌سر انواع مجوزها و داروغه تامین و راهزن دارا و کلانتر محل که بگذرد، می‌رسد به اینکه بنشیند و امورات فنی را پیش ببرد. همین‌جاست که احتمالا توقع مواجهه با خان بعدی را ندارد اما می‌افتد مشکل‌ها. به‌لطف تحریم‌های آمریکا، بسیاری از سرویس‌های بین‌المللی در حوزه فناوری قابل استفاده نیست. طبیعتا سرویس‌های پریمیوم که نیاز به پرداخت دارند، از دسترس کاربر ایرانی که پول‌اش در دنیا به‌رسمیت شناخته نشده، دور است. اما مشکل فراتر از این است. بسیاری از این سرویس‌ها، حتی در صورت پرداخت از کارت اعتباری عاریتی هم، به‌محض‌اینکه هویت ایرانی کاربر را بفهمند، حساب‌اش را مسدود می‌کنند. گویی ایرانی‌بودن در بسیاری از نرم‌افزارهای آنلاین جهان، جرم است. کاربر ایرانی نگون‌بخت نمی‌تواند از جایی سرور بخرد و از بسیاری خدمات ابری، APIها، نرم‌افزارهای تحت وب، منابع آموزشی و… استفاده کند، بدون اینکه مقصر باشد. جالب آنکه حتی خدمات کشورهای دوست و برادر مثل روسیه و چین هم همین وضع را برای ایرانیان دارند! در چنین شرایطی کاربر ایرانی ناچار می‌شود برود از زیرساخت‌ها و خدمات شرکت‌های داخلی استفاده کند. خدماتی که اغلب ازنظر کیفیت بسیار پایین‌تر هستند از خدمات دریغ‌شده برندهای تراز اول بین‌المللی. اما خب، چاره چیست؟!

اگر تصور می‌کنید ماجرا اینجا تمام می‌شود، باید بگویم اشتباه می‌کنید! خدمات داخلی مورداستفاده کاربر ایرانی هم از تیررس تحریم‌کنندگان دور نمی‌ماند و به بهانه‌های موجه یا ناموجه مختلف، مورد تحریم بین‌المللی قرار می‌گیرند. جدای از بدترشدن کیفیت خدمات داخلی به‌خاطر چنین تحریم‌هایی، اتفاقا این تحریم‌ها به اجرای سند شبکه ملی اطلاعات توسط حکومت هم کمک می‌کنند؛ جدایی هرچه بیشتر زیرساخت سخت‌افزاری و نرم‌افزاری شبکه ایران از اینترنت.

جرم کاربر ایرانی، «کار» در ایران است. خصوصا اگر کارش در حوزه فناوری‌های نوآورانه‌ای باشد که قرار است زندگی مردم را در شرایط تحریم‌های داخلی و خارجی بهتر کند و همزمان بخواهد از حق‌اش هم دفاع کند. در داخل به قانون‌گریزی، تبانی و وابستگی متهم می‌شود و در خارج هم دوستان مبارز خارج‌نشین آنها را به‌جرم همکاری با حکومت ایران و کمک به عادی‌سازی، به لیست سیاه‌شان اضافه می‌کنند.

جرم کاربر ایرانی، زندگی در ایران است. ابرقدرت‌های جهان دست در دست حکومت ایران تمام تلاش‌شان را می‌کنند که ساده‌ترین حقوق او را زیر پا بگذارند. هرکدام با دلیل و فلسفه متفاوتی و با رویکردی حق‌به‌جانب تبعیضی به عظمت جهان دیجیتال را بر او روا می‌دارند. این‌یکی برای آنکه کاربر ایرانی خدایی‌ناکرده نتواند زیر میز بزند و آن‌یکی برای آنکه کاربر ایرانی را تشویق کند که زیر میز بزند! و چه عجیب که جمع این اضداد در یک‌تصمیم متحد می‌شوند؛ محدود کردن هرچه بیشتر کاربر ایرانی در اینترنت.


منتشر شده در تاریخ

در موضوع

,

توسط

درباره اینها هم بخوانید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *