یکی دو هفته پس از پایان جنگ ۱۲ روزه، دیجیاتو از من دعوت کرد تا درباره وضعیت اینترنت در روزهای جنگ گذشته صحبت کنیم و وضعیت فعلی پساجنگ را با نگاهی به آینده مرور کنیم. صحبت خوب و صریحی شد با کوروش چایچی در برنامه تکتاک اکسترا که نسخه کامل ویدیوی آن را اینجا بازنشر میکنم. همچنین خلاصهای از این گفتگو را با کمک هوش مصنوعی پایین ویدیو گذاشتهام برای مرور سریعتر، هر چند بسیاری از نکات صریح و مهم در این خلاصه حذف شده. ویدیوی این گفتگو را مستقیما در یوتیوب هم میتوانید ببینید.
خلاصه گفتگو:
در این گفتگو، حامد بیدی، مدیرعامل کارزار، وضعیت اینترنت ایران پس از جنگ ۱۲ روزه را به تفصیل بررسی میکند و به چالشها و مشکلاتی که کسبوکارها و کاربران اینترنتی با آن مواجه شدهاند اشاره میکند. وی توضیح میدهد که قطعی شدید اینترنت و محدودیتهای گسترده، از جمله فیلترینگ و محدودیت در ارسال لینک از طریق پیامک، باعث اختلال جدی در فعالیتهای اینترنتی، کسبوکارها و حتی فعالیتهای مدنی و اجتماعی شده است. بیدی تاکید میکند که این اقدامات به بهانه امنیت ملی صورت گرفته ولی در واقع امنیت ملی به این شکل تامین نمیشود و بالعکس به آن آسیب میزند. او همچنین از سیاستهای نادرست در زمینه زیرساختهای فناوری و واردات تجهیزات نامناسب انتقاد میکند و بحث استفاده گسترده از ویپیانهای ناامن را مطرح میکند که برای امنیت کاربران و کشور خطرناک است. علاوه بر این، او درباره اهمیت حفظ و توسعه شبکه ملی اطلاعات و تلاش برای کاهش وابستگی به اینترنت جهانی صحبت میکند و معتقد است که هدف اصلی شورای عالی فضای مجازی همین محدودسازی و قطع اینترنت است. در نهایت، او به اهمیت فعالیتهای مدنی و کنشگری مردم در مقابله با این مشکلات اشاره کرده و از جامعه میخواهد که به دفاع از حق دسترسی آزاد به اینترنت ادامه دهند.
نکات کلیدی
- قطع اینترنت دیتا سنترها: این نوع قطعی که حتی سرورهای داخلی را از دسترسی به اینترنت جهانی محروم کرد، باعث شد بسیاری از خدمات و کسبوکارهای آنلاین دچار توقف کامل شوند. این اتفاق، برخلاف قطعهای قبلی که تنها کاربران خانگی را تحت تاثیر قرار میداد، خسارات عمیقتری به زیرساختهای فناوری وارد کرد و نشاندهنده تصمیمات شدیدتر و کنترل سختگیرانهتر بر شبکه است.
- تاثیر فیلترینگ بر شبکههای اجتماعی و کمپینها: کارزار و دیگر کمپینها بر پایه انتشار ویروسی لینکها در شبکههای اجتماعی بینالمللی ساخته شدهاند. فیلترینگ این پلتفرمها و قطع اینترنت بینالمللی باعث افت شدید مشارکت و کاهش چشمگیر امضاها شد. این محدودیتها نه تنها آزادی بیان را سرکوب میکند بلکه روند شکلگیری و پیشرفت جنبشهای اجتماعی را نیز مختل میکند.
- بیاعتباری بهانههای امنیتی قطع اینترنت: ادعاهای مسئولان درباره استفاده پهپادها از اینترنت یا جاسوسی واتساپ، فاقد پشتوانه فنی و منطقی است. در واقع، قطع اینترنت و فیلترینگ وسیع بیشتر برای کنترل افکار عمومی و جلوگیری از انتشار اخبار و روایتهای واقعی جنگ و اعتراضات است. این سیاستها نه تنها امنیت ملی را تامین نمیکند بلکه به اعتبار و امنیت کشور آسیب میزند.
- خطر امنیتی ویپیانهای ناامن: بسیاری از ویپیانهای استفاده شده در ایران فاقد استانداردهای امنیتی هستند و دادههای کاربران را به خطر میاندازند. استفاده مردم از این ویپیانها که از سر ناچاری است، باعث آسیبپذیری شبکه و افزایش خطر نفوذ و سوءاستفاده میشود که اتفاقا در شرایط جنگی بسیار مهم است.
- مقایسه سیاستهای اینترنتی ایران و اوکراین در زمان جنگ: اوکراین با حمایت آمریکا و ایلان ماسک دسترسی به استارلینک را گسترش داد تا ارتباطاتش را حفظ کند، اما ایران اقدام به محدودسازی و جرمانگاری استفاده از استارلینک کرد. این تفاوت استراتژیک نشانهای از رویکرد سرکوبگرانه و محافظهکارانه نظام در مدیریت فضای دیجیتال است.
- شبکه ملی اطلاعات؛ محدودسازی و قطع اینترنت به عنوان هدف: شورای عالی فضای مجازی با ماموریتی برای ایجاد شبکه ملی اطلاعات مستقل از اینترنت جهانی شکل گرفته است، که هدف آن کاهش وابستگی به اینترنت جهانی و حتی قطع آن در مواقع بحرانی است. این پروژه با بودجههای کلان در حال پیشرفت است ولی به بهای محدود کردن آزادیهای دیجیتال و آسیب به کسبوکارها تمام میشود.
- نقش کنشگری و افکار عمومی در حفظ اینترنت: فشارهای فعالان مدنی، کارشناسان و مردم موجب توقف طرحهای محدودکننده و حفظ نسبی دسترسی به اینترنت شده است. این نشان میدهد که مشارکت عمومی و اعتراضات مدنی میتواند تاثیرگذار باشد و نباید از اهمیت آن غافل شد.
دیدگاهتان را بنویسید