🎥 از خیابان تا اینترنت؛ حق اعتراض در ایران (ویدیو)

بهمن ماه ۱۴۰۳ با محمد جعفری در برنامه «ایرانشهر» از رسانه دیدارنیوز گفتگوی مفصل و باکیفیتی داشتم. این برنامه البته قرار بود مناظره‌ای با امیررضا باقرپور شیرازی (از مدیران سابق پژوهشگاه مرکز ملی فضای مجازی) باشد که بعد از دو بار عدم حضور ایشان، بنا شد در قالب گفتگویی با محمد جعفری عزیز برنامه را پیش ببریم. از قضا بحث عمیق‌تر شد و از محدودیت‌های اینترنت در ایران فراتر رفت و نگاه‌ها و رویکردهای ریشه‌ای‌تری که منجر به فیلترینگ شده است مورد گفتگو قرار گرفت. ویدیوی کامل را در همین صفحه ببینید و اگر می‌خواهید می‌توانید ویدیو را در یوتیوب ببینید.

خلاصه گفتگو

فضای امروز ایران یک فضای عجیب و سنگین است. از یک طرف، جامعه پر از ناامیدی شده و خیلی‌ها احساس می‌کنند هیچ آینده‌ای برایشان باقی نمانده. مخصوصاً جوان‌ها این حس را بیشتر دارند؛ خیلی از آن‌ها مدام به مهاجرت فکر می‌کنند و برایشان انگار تنها راه است. اما از طرف دیگر، میل به اعتراض و تغییر هنوز زنده است. مردم به شکل‌های مختلف، مستقیم یا غیرمستقیم، اعتراضشان را نشان می‌دهند. این نارضایتی فقط مربوط به دانشگاه یا یک قشر خاص نیست، بلکه گسترده‌تر شده و به همه لایه‌های جامعه رسیده. همین است که می‌شود گفت شکاف میان مردم و حکومت از همیشه عمیق‌تر شده.

حکومت تلاش می‌کند با سرکوب این وضعیت را کنترل کند، اما موفق نشده. ابزارهای امنیتی و فشار زیاد است، ولی نمی‌تواند جلوی نارضایتی را بگیرد. رسانه‌های رسمی دیگر جایگاهی در جامعه ندارند؛ مردم به تلویزیون یا روزنامه‌های حکومتی اعتماد نمی‌کنند، چون همه‌چیز یک‌طرفه و تبلیغاتی است. در عوض، شبکه‌های اجتماعی به منبع اصلی خبر و تحلیل تبدیل شده‌اند. برای مردم این فضاها واقعی‌تر و معتبرترند. همین باعث شده حکومت به‌شدت از اینترنت و فضای مجازی بترسد. فیلترینگ، سانسور، محدود کردن دسترسی و حتی قطع اینترنت بارها تکرار شده، اما نتیجه عکس داده. مردم هر بار راهی برای دور زدن فیلتر پیدا می‌کنند. فیلترشکن، پلتفرم‌های جدید و راه‌های خلاقانه باعث شده این جریان ادامه پیدا کند. این نشان می‌دهد که صدای اعتراض حتی در فضای دیجیتال هم خاموش نمی‌شود.

واقعیت این است که اینترنت به بخش جدایی‌ناپذیر زندگی مردم تبدیل شده. جوان‌ها مخصوصاً زندگی‌شان در شبکه‌های اجتماعی جریان دارد؛ از ارتباط و آموزش گرفته تا کار و حتی اعتراض. حکومت ما در مواجهه با اینترنت، دچار حمله عصبی شده و به شکلی هیستریک، همه چیز را می‌بندد! وقتی دسترسی به این فضا محدود می‌شود، مردم بیشتر احساس خشم و بی‌اعتمادی می‌کنند. تجربه‌ی ایران در این سال‌ها نشان داده که سانسور هیچ‌وقت نتوانسته جامعه را ساکت کند. برعکس، هر بار انگیزه بیشتری برای مقاومت ایجاد کرده. حکومت شاید تصور کند با فیلتر کردن می‌تواند کنترل را به دست بگیرد، اما این کار فقط فاصله میان مردم و حاکمیت را بیشتر کرده است.

نبود نهادهای مدنی و تشکل‌های مستقل هم مشکل جدی دیگری است. حکومت از هر شکل سازماندهی مردمی می‌ترسد و بارها جامعه مدنی را سرکوب کرده، ولی جامعه ایران نشان داده که بعد از هر ضربه‌ای دوباره خودش را بازسازی می‌کند. در این شرایط، اعتماد عمومی به اصلاح‌طلبی هم از بین رفته. مردم دیگر به وعده‌های اصلاحی دل نمی‌بندند. به‌خصوص نسل جدید که نگاه رادیکال‌تری دارد و بیشتر دنبال تغییرات اساسی است. مطالبه‌ی اصلی امروز «زندگی عادی» است. یعنی مردم چیزی بیشتر از حق طبیعی خودشان نمی‌خواهند: اینکه بتوانند بدون ترس، آزادانه و با کرامت زندگی کنند. همین خواسته ساده به مطالبه‌ای سیاسی تبدیل شده است.

در چنین فضایی، کنشگری اجتماعی تنها راهی است که می‌تواند امید را زنده نگه دارد. پلتفرم‌هایی مثل کارزار نمونه‌ای از این نوع کنشگری هستند. امضا کردن یک مطالبه شاید در ظاهر کار کوچکی باشد، اما معنای بزرگی دارد: این‌که مردم می‌خواهند صدایشان شنیده شود. هر امضا یک اعلام حضور و حتی نوعی شجاعت مدنی است. در نبود احزاب و رسانه‌های آزاد، همین کنش‌های کوچک می‌توانند صدای جامعه را بلندتر کنند. کارزارها به مردم امکان می‌دهند که به شکل جمعی و سازمان‌یافته حرفشان را بزنند و نشان دهند جامعه هنوز زنده است.

اعتراضات سراسری اخیر هم نشان داد که جامعه ایران دیگر به وضعیت قبل برنمی‌گردد. زنان در این اعتراضات نقش بی‌سابقه‌ای ایفا کردند و در صف اول قرار گرفتند. حضور نسل جوان هم پررنگ بود؛ نسلی که کمتر از گذشته می‌ترسد و بیشتر آماده است برای آینده‌اش هزینه بدهد. این تغییرات باعث شده ترس عمومی از حکومت تا حدی شکسته شود. البته مسیر آینده روشن نیست و خطرات زیادی در پیش است، اما میل به تغییر پررنگ‌تر از هر زمان دیگری است. در عین حال تأکید می‌کنم که این مسیر اگر به خشونت کشیده شود، نتیجه‌اش پایدار نخواهد بود. تجربه کشورهای مختلف نشان داده تغییرات مسالمت‌آمیز عمیق‌تر و ماندگارتر هستند.

با همه این شرایط، ایران امروز هنوز ظرفیت و انرژی زیادی برای تغییر دارد. وظیفه‌ی کنشگران این است که راه‌هایی برای شنیده شدن صدای مردم ایجاد کنند، تجربه‌ها را مستند کنند و پیوندهای اجتماعی را حفظ کنند. کارزارهای مدنی می‌توانند پلی میان جامعه و حاکمیت باشند و یادآوری کنند که حتی اقدامات کوچک هم ارزشمند است. سرنوشت ایران به مشارکت شهروندان گره خورده؛ هر فرد سهمی در ساختن آینده دارد. مردم ایران حق دارند در کشوری زندگی کنند که در آن آزادی، زندگی عادی و کرامت انسانی تضمین شده باشد.

  • توضیح: این متن توسط هوش مصنوعی از محتوای ویدیو خلاصه شده است و عبارات ممکن است کمی تغییر داده شده باشند.

منتشر شده در تاریخ

در موضوع

, ,

توسط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *